روحالله مهرجو- مهرماه را میتوان ماهی پر حادثه خواند، با هفته دفاع مقدس آغاز میشود و سال تحصیلی را نیز دامن خود دارد. یکی از شگفتیهای جنگ تحمیلی، عکسهای نوجوانانی است که بر طاقچه خانههای برخی از مادران قرار گرفته است، پسری که تازه پشت لبش سبز شده، از نیکمت مدرسه تا جبههها را پرواز کرده و در ادامه راهی دنیای باقی شده است. این که چه شد بسیاری از دانشآموزان به یکباره مدرسه را رها کردند به طوری که کلاسهای درس تشکیل نمیشدند یا با تعدادی اندک از دانشآموزان برگزار میشد، شاید هیچ فردی نتواند پاسخ دهد، حتی افرادی که شاهد این ماجرا بودند یا حتی خودشان از زمره همین دانشآموزان بودند و سالم یا جانباز و اسیر به خانه بازگشتند.
مصداق همان شعر معروف است که میگوید: آنک شد هم بیخبر هم بیاثر/ از میان جمله او دارد خبر. شاهدان ماجرا بیشتر میتوانند بین خود سخن بگویند و تبیین آن برای دیگران برای همانها نیز دشوار است. اما مهمترین رویداد مهرماه که همواره ساری و جاری است و تنها آدمهایش تغییر میکنند، آغاز کلاس درس است و مدرسه. البته این روزها خبرهای خوبی از مدارس به گوش نمیرسد، از گوشه و کنار کشور یکی ندای کمبود معلم میدهد و دیگری از اجرای سند2030 نگران است. دیگری هم انتقاد دارد که چرا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اجرا نمیشود؟!
برخی از استانهای کشور که به شدت با مساله کمبود معلم درگیر هستند، نمایندگان مجلس هر کدام بارها به مدیران استانی خود تذکر دادند و حتی بحث به وزیر آموزش و پرورش هم رسیده است. بازار تایید و تکذیب هم داغ است. معلوم نیست دوستان مجری و ناظر در سه ماهه گذشته که قطعاً از بروز مشکلات اطلاع داشتند، چرا گامی برنداشته و تدبیری به کار نبردند که اول مهر برخی از کلاسها که اغلب به مناطق کمتر برخوردار باز میگردد، بدون معلم بازگشایی شود. برخی از دانشآموزان به اندازه کافی در سوگ کیف و کفش و لوازمالتحریر هستند، حالا خبری از دست نوازش معلم هم که میتوانست از آلام آنان بکاهد؛ نیست.
متاسفانه یکی از کمبودهای مهم و جدی این روزها، به نظر میرسد معلم است. یکی از راهکارهایی که برای جبران این کمبود شده است، بهره بردن از معلمان بازنشسته است که به نظر میرسد به دلیل پرداخت نکردن مطالبات سالهای گذشته آنان، تمایل چندانی به ادامه کار ندارند. از سوی دیگر مدارس غیر انتفاعی نیز نسبت به جذب معلمان اقدام کردند و همین مساله مشکل را برای مدارس دولتی سختتر میکند.
همه این مسائل دست در دست هم میدهد تا برای سال تحصیلی جدید کمی نگران باشیم به ویژه اینکه از مجلس صدا میآید که یکاری هم در آموزش و پرورش چاشنی کار شده است و این برای مدرسهای که قرار است به خاطره خوش بدل شود و مردان و نی برای فردای کشور تربیت کند، خبر خوبی نیست.
بنابراین به نظر میرسد که دولت، مجلس و محققان و پژوهشگران برجسته باید دست در دست هم داده و این مشکلات را برطرف کنند و امکان اجرای کامل سند تحول آموزش و پرورش را فراهم سازند. این سند جوانب مختلف آموزشی در کشور را در نظر گرفته و با اجرای کامل آن میتوان بر این مشکلات فائق آمد. بدون تردید آموزش و پرورشی پویا، کشوری پویا نیز ایجاد خواهد کرد.
خوشبختانه از نظر اسناد بالادستی و طرح و برنامه کمبودی در کشور نیست، انبوه رسالهها و پایاننامهها و از همه مهمتر سند تحول بنیادین این نیاز را برطرف کرده و تنها کافی است که همتی به کار برده شود تا با اجرای آن نگرانیهای موجود نیز برطرف شود. سیستم آموزشی که بتواند افراد توانمند و پویا را به جامعه عرضه کند و آنان را برای پذیرفتن مسئولیتهای مهم و حیاتی فراهم کند. دانشآموزانی که بتوانند همانند دانشآموزان دهه 60 دربرابر سرنوشت کشور احساس مسئولیت کنند و خود را به هر شکل ممکن به جبهههای جنگ حق علیه باطل برسانند و صحنهها و حماسههایی را بیافرینند که تنها توصیف آن از حکیمی چون فردوسی برآید.
امروز مدرسه به عنوان رکن رکین جامعه نیازمند توجه بیشتر بهویژه از نظر مالی است که بتواند شرایط مناسب برای رشد و نمو کودکان و نوجوانان را فراهم کند. به قولی صرفهجویی در آموزش و پرورش معنا ندارد و هرآنچه هزینه شود، به نوعی سرمایهگذاری است. تاثیر اولیای مدارس به ویژه معلمان بر شخصیت دانشآموزان به قدری است که میتواند در تعریف و حرکت زندگی انسانها موثر باشد و آینده آنان را بسازد، بنابراین باید هرچه بیشتر این مهم را جدی بگیریم و تصمیمگیران نسبت به زوایای مختلف این حوزه آگاه باشند.
درباره این سایت