روح الله مهرجو - اتفاقاتی که در چند هفته اخیر به ویژه در شهر همدان،
برای آن رخ داد و به دست یک سابقه دار به شهادت رسید، آدمی را وا
میدارد که به بررسی خشونت در جامعه ایرانی بپردازد. در اصل این سوال را
میتوانیم مطرح کنیم که چگونه در جامعهای که دین، عرفان و تصوف، جوانمردی
جایگاه رفیعی دارد، عدهای هم هستند که خشونت را نشانه مردانگی و افتخار
میدانند؟ از گذشتهای که ما به آن دسترسی داریم، بودند برخی که کلاه
شابگاهی بر سر میگذارند، دستمال ابریشمی به دست میگیرند و با خواباندن
پشت کفش پاشنه تخمه مرغی در خیابان نفسکش سر میدهند. اگر چه امروز این
بخش از جامعه که چاقو کشی و مهارتهای آن از جمله شاخصههای مهم به حساب
میآمد، خبری نیست، اما وجهه آن تغییر کرده است و هنوز بخشی از جامعه با
این تفکر خو گرفتند که بزن بهادری از جمله اصول خودنمایی و بزرگ بودن است.
شاید مصداق بارز خشونت در کف جامعه را همین تعریف بالا بدانیم، البته خشونت
ابعاد گستردهتری نیز دارد، و مهمترین آن به شیوه رفتار حکومتها،
نظامیها و کشورهای استعمارگر برمیگردد که نسبت به انسانها روا میدارند و
شان و شوکت انسانی را تنزل میدهند.
مهمترین عامل خشونت را میتوانیم در نوع نگاه انسانها به یکدیگر بیابیم.
خودبرتر بینی در طول تاریخ بارها فجایع بزرگی آفریده است، پس اگر جوامع به
این نتیجه برسند که هر انسان داری مقام و مرتبه واحدی است و اندیشه او قابل
احترام است شاید بتوانیم از بروز بسیاری از این خشونتها بکاهیم.
این مهم در تفکر مذهبی ما نیز جایگاه رفیعی دارد و انسان به عنوان اشرف
مخلوقات مطرح میشود. حتی قرآن کریم وقتی میفرماید:« نجات دادن یک انسان
به معنای نجات کل بشیریت است.» قران در متن خود مشخصاً از لفظ انسان
استفاده میکند در حالی که میتوانست از لفظ مومنان بهرهجوید، عنوانی که
بارها از آن استفاده کرده است. اما عنوان انسان را فارغ از هر نوع نگرش و
دین به کار میبرد تا به جایگاه رفیع انسان به عنوان مخلوق آفریدگار توجه
کرده باشد.
از سوی دیگر قتل نیز چه خودکشی و چه قتل دیگری در دین مبین اسلام بالاترین
مجازات را دارد و از بین بردن یک نفر اتفاقی سخت تلخ به حساب میآید.
بنابراین اگر در جامعهای قتل رخ میدهد و با یک اسلحه یک را به
شهادت میرسانند، باید به دنبال ریشههای این عامل بپردازیم که هنوز پیام
الهی در جان و تن آنان رسوخ نکرده است. بنابراین ترویج عدم خشونت در جامعه
باید به عنوان یکی از اصول مهم برای دستگاههای فرهنگی و دینی قرار گیرد و
بر اساس نص صریح دین مبین اسلام عدم خشونت و انسان دوستی ترویج شود و جامعه
به این سمت سوق یابد که حقیقت اصلی خداوند است.
در طول تاریخ بشریت نیز، چه امت مسلمان و چه غیر مسلمان اگر به معنای واقعی
به عدم خشونت روی آوردند ماندگار شدند. گاندی به عنوان چهرهای جهانی در
قرن بیستم به این دلیل ماندگار شد که عدم خشونت را به معنایی واقعی در پیش
گرفت و پایه گذار هند مستقل شد.
درباره این سایت